فطرس، پرش شکست، شفا دادی و پرید
من که دلم شکسته چه خاکی به سر کنم؟!
تترون های ژاپنی
عطرهای فرانسوی
برنجهای پاکستانی
چای های هندی
در "عزای تو "همه ی جهان جمع اند
ما هم امده ایم ....
با نامه های "کوفی ".....!
چیزی عوض نشده ...
فقط تقویم ها شیک تر شده اند!
و سال هاست دو روز پشت سر هم، "سر خ اند "
می گویی نه
مسلمی بفرست ...
تا از بلندترین برج پایتخت
پرتش کنیم !
به یاد لبان تشنه ات
ظهر عاشورا ...
شربت زعفرانی نوشیدیم
در جام های کریستال.....!
شب عاشوراست
چراغ های شهر را خاموش کنید!
بگذارید
آنها که می خواهند کنار دریا بروند؛
بروند ....
آن طرف
راه را بر کاروان تو بسته اند ...
این طرف
چه راه بندی ست جاده شمال ....!
ارباب صداي قدمت مي آيد
هنگامه ي اوج و ماتمت مي آبد
ما در تب و تاب غم تو مي سوزيم
پيراهن مشكي آماده كنيم چند روز ديگه محرمت مي آيد.
السلام عيلك يا ابا عبدالله الحسين(ع)
10 روز دگر مانده فقط تا به محرم
نگرانم...نگرانم...
نكند خواب بمانم؟
نكند بغض من از شدت غم،نه ببارد،نه بكاهد،ابد الدهر بماند...؟
نكند اشك نريزم؟
نكند كرب و بلا و نجفم را ندهي حضرت ارباب؟
نكند باز نخوانم كه حرم،اهل حرم،مير و علمدار نيامد؟
نكند باز بمانم؟
نكند پاى پياده حرم ات باز بماند به دلم حسرت و آهش...؟
نگرانم..نگرانم...نكند دير شود،جاى بمانم
سلام دوستان ...
مصیبت وارد شده را به اقا امام زمان ، امت اسلام ، و الالخصوص هموطنان عزیزم ، تسلیت میگم...
مثل رباب در غمتان گریه میکنم...
مثل حسین حج شما ناتمام ماند...
یا مثل ناله های مریضی که ناگزیر
نزدیک قتله گاه پدر در خیام ماند
دردا که عاشقانه ترین روز هایتان
مثل نماز شاه نجف بی سلام ماند...
حالا نگاه خیره ی چشم انتظار ها
مثل نگاه های سه ساله به شام ماند...
صدبارشکر رمی ومنا جای طفل نیست
تیغ کثیف حرمله ها در نیام ماند...
فریاد خشم بر سر اعدا کشیده و
در سینه هایشان علم انتقام ماند...
آتش به زیر خاک شد و آه، شعر من
"طوفان واژه ها" نشد و بی ختام ماند...
مثل رباب در غمتان گریه می کنم ...
مثل رباب . . . . . . . . . . . . . . . . . ..
آجرک الله یا صاحب الزمان عج
هفتاد دوشب مانده کمر خم بشود
هفتاد دو عاشق ز زمین کم بشود.
هفتاد و دو میدان بلا در راه است
هفتاد و دوشب مانده محرم بشود...
شبهای قدر آمد و آقا نیامدی
زیباترین ستاره ی دنیا نیامدی
ما را امید وصلِ تو اینجا نشانده است
ما آمدیم، یوسف زهرا نیامدی
گفتیم جمعه می رسد و می رسی، ولی
جمعه گذشت و حضرت دریا نیامدی
مانند طفل گم شده ای گریه می کنم
خیمه نشین، از دل صحرا نیامدی
امشب بیا به مجلس ما هم سری بزن
قدرِ گذشته رفت و به اینجا نیامدی
مثل یتیم کوفه خرابه نشین شدم
صاحب عزای مجلس مولا نیامدی
کنج خرابه کودکی آرام زیر لب
با گریه گفت شب شده بابا نیامدی
ایـن خبـَر را برسانیـد......
بہ عُشـاق نجـَف!
بوۍ سجـاده ۍ
خونیـن کسی می آیـد ....
******************
دوستان با فرا رسیدن لیالی قدر همدیگر رو از دعای خیر محروم نکنیم.الالخضوص بیماران و درگذشتگان.
خبراز حنجره ی شاه ولا می آید
خبر ازقافله ی کرب وبلامیآید
ایهاالناس به این نکته توجه دارید
110روز دگر ماه بلامیأید
دو سه شب مانده که با گریه مباهات کنم
به حسینیه بیایم و مناجات کنم
دو سه شب مانده ابوحمزه بخوانم یارب
از سر خوف و رجا با تو ملاقات کنم
کاش آدم بشوم... محض رضای دل تو
پی عصیان نروم ، بلکه مراعات کنم
رمضان آمد و گشت و من بیچاره فقط
باید اظهار پشیمانی از عادات کنم
مطمئنم وسط روضه مرا می بخشی
یادی از زخم سر مادر سادات کنم
بقیه در ادامه مطلب